به گزارش خبرگزاری حوزه، «آئین کشورداری از دیدگاه امام علی (علیه السلام) » کتابی است به قلم مرحوم آیت الله العظمی محمد فاضل لنکرانی (ره) که حوزه نیوز در شماره های مختلف، مباحث خواندنی این کتاب را تقدیم نگاه شما علاقمندان خواهد کرد.
- تداوم حکومت با طرد سخن چینان
در فرهنگ اسلام، رذیله سخن چینی از بدترین رذیله ها و چهره سعایت گر از زشت ترین چهره هاست.
ما می دانیم که هیچ انسانی جز معصومین (علیهم السلام) خالی از عیب و مصون از خطا و لغزش نیست و از هر انسانی کم و بیش می توان نقاط ضعفی به دست آورد و مستمسک آلودگی اش قرار داد.
در چنین موقعیتی، انسانی که آلوده خصلت سخن چینی است به خوبی می تواند، هم روابط فردی افراد را به هم بریزد و هم روابط مردم با حکومت را تیره سازد.
ناگفته پیداست سخن چینِ دروغ پردازی که از دروغ سازی و دروغ گویی ابایی ندارد، هرگاه از شخصی که دوست دیگری است نقطه ضعف کوچکی مشاهده کند، بدون تأخیر و با بوق و کرنا، ضعف وی را با دوستش مطرح کرده و باعث جدایی دوستان و موجب کینه توزی و دشمنی دوستان دیرینه خواهد شد.
حال اگر چنین شخصی با چنین صفت رذیله ای، وارد دستگاه حاکمه شود و با کارگزاران حکومت، رفت وآمد داشته باشد، به سادگی می تواند با دست آویز قرار دادن نقاط ضعف دیگران، حاکم را از مردم جدا و مردم را از حاکم متنفر کرده و در نتیجه، حاکم را به خاطر نداشتن نیروهای کارآمد، درمانده و مستأصل نماید.
این است که علی (علیه السلام) برای ایجاد جوّ اعتماد و امنیت، مالک را به طرد سعایت گران و سخن چینان سفارش می کند:
وَ لْیَکُنْ أَبْعَدَ رَعِیَّتِکَ مِنْکَ وَ أَشْنَأَهُمْ عِنْدَکَ أَطْلَبُهُمْ لِمَعَائِبِ النَّاسِ فَإِنَّ فِی النَّاسِ عُیُوباً الْوَالِی أَحَقُّ مَنْ سَتَرَهَا فَلا تَکْشِفَنَّ عَمَّا غَابَ عَنْکَ مِنْهَا فَإِنَّمَا عَلَیْکَ تَطْهِیرُ مَا ظَهَرَ لَکَ وَ اللَّهُ یَحْکُمُ عَلَی مَا غَابَ عَنْکَ فَاسْتُرِ الْعَوْرَةَ مَا اسْتَطَعْتَ یَسْتُرِ اللَّهُ مِنْکَ مَا تُحِبُّ سَتْرَهُ مِنْ رَعِیَّتِکَ.
أَطْلِقْ عَنِ النَّاسِ عُقْدَةَ کُلِّ حِقْد وَ اقْطَعْ عَنْکَ سَبَبَ کُلِّ وِتْر وَ تَغَابَ عَنْ کُلِّ مَا لا یَضِحُ لَکَ وَ لا تَعْجَلَنَّ إِلَی تَصْدِیقِ سَاع فَإِنَّ السَّاعِیَ غَاشٌّ وَ إِنْ تَشَبَّهَ بِالنَّاصِحِینَ.
و باید دورترین رعیت نزد تو کسی باشد که بیشتر از دیگران در پی عیب جویی مردم است؛ زیرا به طور مسلّم، در تمام مردم [جز معصومین (علیهم السلام) ] عیب هایی است و زمامدار در خطاپوشی سزاوارتر از دیگران است. پس نسبت به عیب هایی که بر تو پوشیده است، کنجکاوی مکن.
وظیفه تو فقط تطهیر چیزهایی است که آشکار می گردند: خدا بر آنچه از تو پنهان است حکم خواهد کرد [و در روز جزا نسبت به گناهان پوشیده مردم رسیدگی خواهد شد]. پس تا آن جا که می توانی عیب های مردم را بپوشان؛ خدا نیز خطاهای تو را که نمی خواهی دیگران بدانند، می پوشانند.
از دل های مردم، گره هر کینه ای را بگشای و از درون خودت، عامل هر تنهایی را قطع کن و از آنچه بر تو روشن نیست، تغافل کن. در تصدیق گفته هر سخن چینی شتاب مکن که سخن چین، خائن است؛ اگرچه در لباس نصیحت گر و خیرخواه درآید.
رازداری و خطاپوشی
رازداری و سرپوش گذاری بر اسرار مردم و عیوب انسان ها یکی از وظایف حاکم و از اصول حیاتی و انسان ساز اسلام است.
علی (علیه السلام) برای بیان این اصل اسلامی، در جملات فوق که می فرماید: «أَلْوالی أحَقُّ مَنْ سَتَرَها...»، مالک را به رازداری و سرپوش گذاشتن بر خطاها و عیوب مردمانِ تحت حکومت فرمان می دهد و از تحقیق و تجسس از اسرار پنهانی مردم بر حذر می دارد و می فرماید: هم چنان که خود نمی خواهی و حاضر نیستی که اسرارت را کسی بداند، تو نیز حاضر به افشای اسرار پنهانی مردم نباش.
در همین زمینه، از قول امام صادق (علیه السلام) به نقل از رسول خد (صلی الله علیه وآله) می خوانیم:
لا تَطْلُبُوا عَثَراتِ الْمُؤْمِنِینَ فَانَّ مَنْ تَتَبَّعَ عَثَراتِ أَخِیهِ تَتَبَّعَ اللهُ عَثَراتِهِ وَمَنْ تَتَبَّعَ اللهُ عَثَراتِهِ یَفْضَحَهُ وَلَوْ فِی جَوْفِ بَیْتِهِ
لغزش های مؤمنان را جستجو نکنید؛ زیرا هر کس که لغزش های برادرش را جستجو کند، خداوند لغزش هایش را دنبال می کند، و هر کس را که خداوند لغزش هایش را دنبال کند، رسوایش می سازد، گرچه در درون خانه اش باشد.
مبارزه با مظاهر فساد و فحشا
رواج فساد و فحشا در جوامع مختلف از بارزترین ترفندهای امپریالیسم و استعمار است. همان طور که ماتریالیسم و کمونیسم می کوشد تا دین و مذهب را از میان مردم ریشه کن کند و الحاد و بی خدایی را گسترش دهد و در نهایت، همه ارزش ها را بی ارزش و بی مقدار نماید.
امپریالیسم و استعمار نیز می خواهد با از بین بردن عفت و پاکدامنی و اشاعه فحشا و فساد، ملت های مستضعف را از روح پاکی و معنویت جدا سازد و شخصیت و اصالت انسانی آنها را آلوده کند. آن گاه ایشان را چنان به ازخودبیگانگی بکشاند که دیگر هیچ تکیه گاهی نداشته باشند و ناچار خود را به طوفان های مهیب و سیلاب های زهرآگین فساد و فحشا بسپارند تا سرانجام در عمق منجلابی که دست های آلوده استعمار آماده کرده است، فرو روند.
امپریالیسم و استعمار برای دوام و بقای خود، به ترفندهای گوناگونی متوسّل می شود؛ اما همواره رواج فحشا و فساد را به عنوان مخرب ترین و مطمئن ترین ترفند خود به کار می برد؛ زیرا در طول دو ـ سه قرن اخیر به تجربه دریافته است که محکم ترین دژ نفوذناپذیر هر ملتی در مقابل بیگانگان، عفت و پاکدامنی اوست. لذا هرگاه عفت نابود شود و فساد و فحشا جای آن را بگیرد، اصالت انسانی از هم می پاشد و هوی و هوس و شهوت بر خوی و خصلت آدمی چیره می شود، تا جایی که ارکان دین و اعتقادات مذهبی نیز متزلزل شده و آن گاه یک باره آن دژ مستحکم فرو می ریزد و راه نفوذ استعمار هموار می گردد.
اسلام برای جلوگیری از این گونه مفاسد، شدیداً با مظاهر فساد و آلودگی مبارزه می کند و کسانی را که به طور آشکار و در ملأ عام به فساد و آلودگی دست بزنند و یا در مکانی هرچند خلوت درصدد توسعه فساد و فحشا باشند، با شدیدترین مجازات کیفر می دهد.
این است که می بینیم علی (علیه السلام) در جمله «فَإنَّما عَلَیْکَ تَطْهیرُ ما ظَهَرَ لَکَ»، مالک را به مبارزه با مظاهر فساد و آلودگی و جلوگیری از فحشا و منکرات ظاهری فرا می خواند و در نتیجه، از سقوط و انحطاط جامعه اسلامی جلوگیری به عمل می آورد.
گره گشایی و توجه به رفع گرفتاری های مردم
وظیفه دیگری که از جملات علی (علیه السلام) آن جا که می فرماید: «أطْلِقْ عَنِ النّاسِ عُقْدَةَ کُلِّ حِقْد» برای فرماندار [و مسؤولان کادر بالای حکومت] مشخص می شود، وظیفه گره گشایی و برآوردن حوائج مادّی و معنوی مردم تحت حکومت است.
پر واضح است که مردم به مقتضای طبع بشری و به مقتضای آمال و آرزوهایی که دارند، هرگاه به آنچه که می خواهند، نائل نشوند (و اغلب هم نائل نمی شوند و نخواهند شد)، مجریان حکومت را مسئول محرومیّت ها و سرخوردگی های خود قلمداد می کنند.
آنان چنین می پندارند که حکومت با امکاناتی که دارد، می تواند تمام آرزوها و خواست های آنان را جامه عمل بپوشاند و طبیعی است که چنانچه حکومت نتوانست خواست های آنان را برآورده سازد، نسبت به مجریان امر، در دل، کینه و عداوت می پرورانند و این موجب سستیِ اساس و پایه های حکومت می شود.
پس در نتیجه، از آن جا که حاکم نمی تواند تمام خواسته های مردم تحت حکومت خود را برآورده سازد، می بایست در چنین مواردی با گشاده رویی و رعایت ادب و با پیروی از اخلاق اسلامی، مردم را با کمبودها آشنا سازد و از خود آنان چاره جویی نماید و در یک کلام، از هر طریق ممکن، رضایت مردم را جلب کند.